-
داستان همکار بازنشستهای که صنعت و امید را به هم پیوند داد
زیر سایه نفت در روشنای اراده
علی اصغر شکرریز لاری؛ پیشکسوت بازنشسته صنعت نفت که راه شرکت نفت را نه با مدرک و تحصیلات، بلکه با جسارتی بی نظیر و عشقی بی حد برای خواهری مهربان گشود. او با پشتکاری مثال زدنی و ایمانی راسخ ثابت کرد که گاهی بزرگترین دستاوردها از کوچکترین فرصت ها سرچشمه میگیرند.
-
غلامرضا گاموری روایت میکند؛
از چاههای نفت تا خط مقدم جبهه
غلامرضا گاموری، همکار پیشکسوت بازنشسته صنعت نفت، زندگی خود را از چاههای نفت ماهشهر تا خط مقدم جبههها طی کرد و در دوران جنگ با شجاعت پای عهدی که برای دفاع از کشورش بسته بود، ایستاد.
-
گفتوگو با پیشکسوت مخابرات صنعت نفت که قلبش برای ارتباطات می تپد
رویای کودکی در میان آتش و دود
مویی سپیدکرده و گرد پیری بر چهره مهربانش نشسته است. با اینکه گوش هایش هم دیگر شنوای صداهای کوتاه نیست، اما همچنان راست قامت و استوار، دوشادوش پسر گام برمی دارد و وارد تحریریه «مشعل» می شود تا برایمان از خاطرات سال های دوری بگوید که راه اندازی خطوط ارتباط و مخابرات صنعت نفت را از دست بیگانگان گرفته و بومی سازی کرده بود، همچنین از سالهایی بگوید که خمپاره کنار گوشش می افتاد، اما میدان را خالی نمیکرد و نمیگذاشت این راه ارتباطی قطع شود و بی خبری موج بزند.
-
حرکت با عصای تعهد
روایت خاطرات یکی از قدیمی ترین کارکنان صنعت نفت که همچنان به دنبال بهبود رویه هاست
ایرج توانایی، یکی از کارکنان قدیمی صنعت نفت است که همچون پدرش، متعهدانه سال های بسیاری از عمرش را در صنعت نفت گذرانده، حتی پس از بازنشستگی نیز از پای ننشسته و همچنان به دنبال اصلاح رویه ها و بهبود شرایط زندگی برای همکاران دیروز و امروزش در این صنعت است؛ تلاشی که در مرور خاطرات زندگی توانایی به خوبی آشکار است.