زمانی که به دلایل رانده شدن دیگران و مکانیسم دفاعی فکر میکنید، احتمالاً موارد زیر به ذهنتان میرسد:
۱. تمایل برای مستقل بودن
زمانی که رشد میکنید و سنتان بالا میرود، احتمالاً تمایل دارید که فقط روی پای خودتان بایستید. در نتیجه میخواهید مستقل باشید. هیچ اشکالی هم برای این موضوع وجود ندارد. نکته منفی در مورد این اتفاق این است که شما خلاف آنچه را که میخواهید نشان میدهید و مستقل بودن را اشتباه میگیرید. کم کم که سنتان بالا میرود، یاد میگیرید که چه علاقه مندیهایی دارید و چگونه باید مطابق با آنها رفتارهای مختلف را از خودتان نشان دهید. در نتیجه این نوع احساس استقلال در سنین نوجوانی که باعث رانده شدن دیگران هستند، یک رفتار غلط است که معمولاً به دلایل حس ناامنی در وجودتان ایجاد میشود.
۲. ناامنی
زمانی که این طرز فکر شما وجود داشته باشد که در نهایت همه شما را ترک میکنند، احتمالاً خودتان رابطه را خراب میکنید و به این کار سرعت میبخشید. اگر دیگران قصد داشته باشند که شما را ترک کنند، هرچه زودتر این کار را کنند، بهتر است. زمانی که آنها از زندگی شما خارج شدند؛ باید به خودتان بگویید که "میدانستم که او هم آدم ماندن نیست و بالاخره یک روز آن کس را که باید، پیدا میکنم، اما اگر این طرز فکر غلط که همیشه از سمت دیگران ترک میشوم، با شما همراه باشد، باعث میشود که خودتان به گونهای رفتار کنید که آنها از شما فاصله بگیرند و این طرز فکر را به آنها نیز القا کنید.
۳. ترس از صمیمیت
اگر از صمیمیت بترسید، یک مانعی را برای نزدیک شدن دیگران به خودتان ایجاد میکنید و در نتیجه نمیخواهید آنها بیش از آنچه که اجازه داده اید، به شما نزدیکتر شوند. همین حالت تدافعی و حس درونی شما باعث آسیب دیدگی و خیانت از سمت این افراد خواهد شد و ترس از صمیمیت، مانع نزدیک شدن شما به دیگران میشود، زیرا فکر میکنید که برای آنها کافی نیستید. علت آن هم این است که در گذشته به عشق کسی اعتماد داشته اید و در آن شکست خوردید.
۴. آسیب دیدگی در گذشته
احتمالا در گذشته لحظات سختی را داشته اید که باعث شده است افراد، شما را ترک کنند. احتمالاً این اتفاق زمانی رخ داده است که شما احساس راحتی و آرامش را تجربه کرده بودید. در نتیجه این احساس منفی به دلیل سختیهای گذشته همیشه با شما همراه است.
۵. عزت نفس پایین
ممکن است عزت نفس پایینی داشته باشید و در مورد خودتان، احساس منفی و بد را همراه کنید و همیشه به دنبال یک اشتباه در خودتان بگردید که رابطهها را به هم میریزد و در نتیجه دیگر اعتماد به نفس کافی ندارید تا به دیگران نزدیک شوید و حس صمیمیت را ایجاد کنید.
۶. مشکلات سلامت ذهن
اگر افسرده و مضطرب باشید و هر مشکل ذهنی دیگری داشته باشید، انرژی برقراری رابطه ندارید. در نتیجه به راحتی دیگران را از خودتان دور میکنید و هیچ تلاشی هم نمیکنید. از طرفی تلاشهای فرد دیگر را هم نادیده میگیرید و به طور کلی هیچ عکس العملی ندارید. اگر از مشکل ذهنی رنج ببرید، هیچ چیز و هیچ کس، حتی دوستانتان هم برای شما اهمیتی ندارند. حتی به صمیمیترین دوستانتان هم این پیام را ارسال میکنید که نمیخواهید در کنار شما باشند.
راههایی برای مقابله با این شرایط
اینکه علت مکانیسم دفاعی خود را تشخیص دهید، باعث میشود که راحتتر با آن مقابله کنید. به نظر شما کدام یک از ویژگیهای زیر در شما نمود دارد؟ هر کدام را که بیشتر در خودتان دیدید؛ با روشی که ارائه داده ایم، متوقف کنید.
۱. دوری از محافل اجتماعی
هرچقدر ارتباطات کمتری داشته باشید، ترس از طرد شدن و نادیده گرفتن، انتقاد و ترک شدن در شما کاهش پیدا میکند. اگر دوست ندارید که در محافل اجتماعی قرار بگیرید و همیشه به دنبال انتقاد دیگران از خودتان هستید و تا جایی که میتوانید از انسانهای جدید دوری میکنید و نمیخواهید هیچکس را ملاقات کنید، احتمالاً دچار مشکل هستید. برای مقابله با این شرایط به آرامی تعداد دفعات حضور در محافل اجتماعی را افزایش دهید، در کلاسهای گروهی بیشتری شرکت کنید و یک کار گروهی جدید برای خودتان ایجاد کنید و همیشه به دنبال بهترین افراد باشید. اصلا به این فکر نکنید که دیگران شما را نادیده میگیرند. باید احساس کنید که آنها از رابطه با شما لذت میبرند و در نتیجه خودتان را وارد بحثهای گروهی کنید.
۲. نادیده گرفتن خود مراقبتی
اگر فکر میکنید که دیگران شما را دوست ندارند، چرا برای بهتر شدن خود تلاش نمیکنید؟ کافی است که کمی بیشتر به ظاهر خود برسید تا احساستان نسبت به آن چیزی که هستید تغییر پیدا کند. هیچ اهمیتی به خودتان نمیدهید و احساس میکنید که دیگران فقط نقاط ضعف شما را میبینند، باید کاری کنید. برای مقابله با این شرایط، باید برای خودمراقبتی خود وقت بگذارید. برای خود انرژی و زمان اختصاص دهید. حتی اگر هیچ کسی ویژگیهای خوب شما را نبیند. به روتین روزانه خود مراقبتی پایبند باشید و این کار را برای خودتان و عزت نفستان انجام دهید. کم کم دیگران هم متوجه این موضوع میشوند.
۳. حالت ربات
گاهی اوقات احساس میکنید که امنیت در این است که کاملاً احساسات را کنار بگذارید و شبیه به یک ربات تبدیل شوید. رباتها به خودشان فکر نمیکنند. آنها هیچ گونه علایم احساسی از خودشان نشان نمیدهند، زیرا خطر پذیر نیستند. شما هم این عادت را دارید که در بعضی از مواقع همه ری اکشنهای احساسی را نادیده بگیرید. رباتها درد نمیکشند، اما از تجربه عشق هم محروم هستند. برای مقابله با این شرایط باید بدانید که تغییر این رفتار، کار سختی است، زیرا مدت زمان طولانی این مکانیسم دفاعی در شما ریشه دار شده است. راه حل مناسب این است که دوباره با خودتان ارتباط برقرار کنید. همیشه با گشاده رویی با انسانهای اطراف رفتار کنید و احساسات درونی خود را بشناسید.
۴. در لاک خود فرو رفتن
زمانی که در لاک خودتان فرو بروید، یعنی از هیچ راه دیگری قابل دسترسی نیستید و همیشه در درون با خودتان درگیر میباشید. مدام از درون خودتان را سرزنش میکنید و در نتیجه بیش از همیشه مستعد آسیب پذیری از سمت دیگران هستید. برای مقابله با این شرایط باید سعی کنید با شخصی که احساس میکنید ارزشش را دارد رابطه برقرار کنید. جنبههای مختلف شخصیتی او را ببینید و برای او ارزش و احترام قائل شوید. از لاک تنهایی خود بیرون بیایید و اجازه دهید که دیگران بتوانند در کنار شما حضور داشته باشند.
۵. پنهان شدن
زمانی که خودتان را از دید دیگران پنهان کنید، کم کم از سمت آنها رانده میشوید. شما مدام تعاملات خود را سرکوب میکنید و قرارهای خود را کنسل میکنید و شبیه به یک رادیوی بی صدا هستید و فقط با متن صحبت میکنید و در نتیجه افراد دیگر این گونه برداشت میکنند که شما به رابطه با آنها علاقهای ندارید که شاید واقعاً هم درون خودتان چنین احساسی نداشته باشید، اما این حس ترس و ناامنی، آنها را از شما دور میکند. برای مقابله با این شرایط، باید متوجه باشید که چه کاری انجام میدهید. آیا مدت زمان طولانی است که با دوستانتان تماس نگرفته اید و به آنها توجه نشان نداده اید؟ پس سعی کنید با این رفتار خود مقابله کنید و به دوستان و اطرافیانتان فرصتی دیگر دهید و این حس ترس را از خودتان دور کنید.
۶. وسواس فکری
همه وسواسهای فکری شما را محدود میکند، علاقه مندیهای شما را میگیرند و باعث میشود که شما نتوانید به حرف دیگران گوش دهید و لحظات خود را با آنها شریک شوید؛ بنابراین تنهایی را انتخاب میکنید. این وسواسهای فکری و عقدههای درونی رابطهها را یک طرفه میکنند و انرژی و زمان شما را هدر میدهند و هیچ راهی برای رابطه عمیق باقی نمیگذارند. برای مقابله با این شرایط باید بدانید که رابطهها ضروریترین بخش زندگی هستند و باید آنها را پرورش دهید، نه این که فقط منتظر فرد مقابل باشید. وسواسهای فکری را کنار بگذارید. سرزنشهای درونی را به دست فراموشی بسپارید و به افراد اطراف خود توجه بیشتری نشان دهید.
۷. رفتار بد و منفی
آیا تا به حال شده است که مدام رفتار پرخاشگرانه و عصبی از خودتان نشان دهید؟ آیا دیگران شما را انسان خودخواه، تدافعی یا محتاج میدانند؟ احتمالاً ذهن ناخودآگاه شماست که روابط را به هم میریزد و این کار را از طریق نشان دادن یک رفتار بد انجام میدهد. زمانی که رفتار بد و منفی شما باعث دور کردن دیگران میشود و بعد احساس پشیمانی میکنید، باید بدانید که در یک وسواس ذهنی گیر کرده اید. برای مقابله با این شرایط چنانچه در نمناک میخوانید باید دوباره مشکلات مربوط به عزت نفس را بشناسید و آن را ریشهای حل کنید. باید بفهمید که چرا این درد درونی شما به دیگران صدمه میزند. تراپی و درمان، امنترین و موثرترین راه برای مقابله با این شرایط است که زخمهای درونی شما را بهبود ببخشد و به یک انسان نرمال تبدیلتان کند.
اگر دیگران ما را از خودشان راندند، چه کار کنیم؟
اگر مدام دیگران از شما فاصله میگیرند، راهکارهایی را به شما معرفی میکنیم که به حفظ تقویت روابطتان کمک کند:
به آنها بگویید که چه چیز را در آنها میپسندید و دوست دارید. سپس اعتماد به نفسشان را بالا ببرید.
به آنها یادآوری کنید که قرار نیست جایی بروید و رابطه را ترک کنید.
در کارهای سخت و پروژههای بزرگ به آنها کمک کنید.
به آنها پیشنهاد همکاری بدهید.
دوستی باشید که نیازهای هم را میشناسید و برای مکالمه و گفتگوهای مناسب تلاش کنید.
با پیام و تماس با آنها ارتباط بگیرید.
آنها را به خاطر اشتباهاتشان در گذشته و انتخابهای غلط سرزنش نکنید.
همیشه از صمیم قلب و با درک بالا به حرف هایشان گوش دهید.
نکات شگفتانگیزی که بر جذابیت رفتاری شما میافزاید
حتما با افرادی برخورد کردهاید که نحوه حرفزدن یا برخوردشان در جمع همه را شیفته و میخکوب کرده است و همان دم آرزو کردهاید که کاش شما هم از این نوع جذابیت رفتاری داشتید. جذابیت رفتاری قبل از آنکه به خاطر ظاهر افراد شکل بگیرد، از شخصیتشان نشأت میگیرد. در حقیقت جذابیت رفتاری مجموعهای از تواناییها شامل ارتباط برقرار کردن، شوخ طبعی و اعتماد به نفس است. جذابیت رفتاری باعث میشود دوستان بیشتری دوروبرتان باشند و روابط طولانیمدت و عمیق با آنها داشته باشید. با انجام روشهای زیر میتوانید موفقیت خود را حفظ کنید و یا به میزان جذابیت رفتاری دلخواهتان برسید.
۱. شنونده سراپاگوش باشید.
۲. روراست باشید.
۳. به تفاوت «چه» در مقابل «چگونه» توجه کنید. اینکه چه چیزی میگویید، یک مسئله است و چگونه گفتن آن مسئلهای دیگر.
۴. دوستانتان را با هم آشنا کنید.
۵. سخت نگیرید، گاهی به خودتان بخندید.
۶. مشتاق و پرشور باشید.
۷. خنده بر هر درد بی درمان دواست.
۸. اعتمادبهنفس داشتهباشید.
۹. بدن خود را دوستبدارید.
۱۰. یادتان باشد اعتمادبهنفس با گستاخی متفاوت است.
به طور خلاصه، جذابیت رفتاری یعنی استفاده درست از شوخطبعیِ کلامی، داشتن حس اعتمادبهنفس و معاشرت و ارتباط با دیگران. دیگران را دوست بدارید، با آنها معاشرت کنید و با اعتماد به خود و صداقت و افزودن چاشنی شوخی و طنز در دل آنها جای بگیرید. یادگیریِ اصولِ جذابیت رفتاری، کار چندان دشواری نیست. با رعایت این نکات بهتر و بهتر شوید و شاد زندگیکنید.