معرفی کتاب
رایجترین حالت خروج از خدمت، بازنشستگی است. نیروهای بازنشسته هر سازمان، آیینه شاغلان این سازمانها هستند و برنامهریزی خروج از خدمت با هدف استفاده بهینه از این نیروهای باتجربه در سالهای ماقبل بازنشستگی و پس از بازنشستگی و تکریم و بهبود کیفیت زندگی آنان، تاثیر مستقیم در افزایش بهرهوری و علایق سازمانی نیروهای شاغل دارد.
از آنجا که جدا شدن کارمند یا کارگر از سازمان هزینههای متعددی را به دنبال دارد، دلایل ارائه شده برای خروج از خدمت باید به دقت تجزیه و تحلیل شود.
کتاب «مدیریت خروج از خدمت سرمایه انسانی» نوشته همکار بازنشسته محمدمهدی رشیدی و همکاران (دکتر مصطفی حدادی، دکتر رضا خلیلی، دکترحسین کلانتر نیستانک) تلاشی است در جهت تجزیه و تحلیل نظام مدیریت خروج از خدمت سرمایه انسانی همراه با تبیین اصول و الگوهای مطرح در آن.
مدیریت خروج از خدمت چیست؟، انواع خروج از خدمت سرمایه انسانی، دلایل خاتمه خدمت سرمایه انسانی، حالات مختلف خروج از خدمت، خروج از خدمت، حادثه ناگهانی، ترک خدمت عاملی نامطلوب در نظام مدیریت سرمایه انسانی، هزینههای خروج سرمایه انسانی از سازمان، میل به ماندگاری سرمایه انسانی، انگیزههای ترک خدمت، رویکردهای علمی برای تحلیل علل ترک خدمت، فرایند افزایش ماندگاری سرمایه انسانی، عوامل موثر بر ماندگاری، برنامهریزی جایگزینی، جایگزینی سرمایه انسانی از بیرون، منابع و روشهای تامین سرمایه انسانی از داخل، عناوینی است که در فصل اول این کتاب به آن پرداخته شده است.
در فصل دوم کتاب به مطالبی همچون تعریف بازنشستگی، چرخه بازنشستگی، مدیریت خروج از خدمت و رضایت شغلی بازنشستگان، مدلهای رضایت بازنشستگان، شاخصهای طراحی مدلهای بومی برای مدیریت بازنشستگی اشاره شده است. فصل سوم این کتاب مشتمل است بر عناوینی مانند: بازنشستگی در ایران و سایر کشورها، تصویری از بازنشستگی در ایران، بازنشستگی در قوانین ایران، تاریخچه نظام بازنشستگی کشور، بازنشستگی از منظر قانون، نحوه محاسبه حقوق بازنشستگی، عوارض بازنشستگی، راهکارهای ساماندهی نظام بازنشستگی، تاثیرات جمعیتی بر بازنشستگی در کشور، صندوقهای بازنشستگی، سن مناسب برای بازنشستگی و الگوبرداری از نظام بازنشستگی سایر کشورها.
یک برش از کتاب
در جامعهای که اساس آن بر کار به عنوان یک ارزش اخلاقی نهاده شده است حرکت از یک نقش فعال مولد مشخص در یک روز به بینقشی در روز دیگر این باور را برمیانگیزاند که بازنشستگی منجر به بیماری روحی و جسمی میشود. برای بسیاری کار یعنی زندگی و بیکاری، مرگ در عین زنده بودن است. افراد باید قادر به پذیرفتن این اندیشه شوند که میتوانند به طور موفق و با سربلندی به عنوان یک فرد کامل بدون آنکه شغلی داشته باشند به زندگی ادامه دهند. به جای نقش بینقشی بازنشستگی امکان تصمیمگیری گستردهتری در مورد زندگی شخصی فراهم میآورد. اگر این تصمیمات خوب اتخاذ شوند، فرد، سازمان و جامعه منتفع میشوند.