در این نوشتار به مقایسه دو شاعر بزرگ برخاسته از شیراز پرداخته شده است، پرسشی که ممکن است اذهان با آن درگیر باشد؛ آیا حافظ بزرگ است یا سعدی؟ کدام یک شاعرتر است؟ این نوشتار تلاشی برای پاسخ به این پرسشها است.
سعدی استاد مسلّم غزل عاشقانه فارسی است ولی عناصر غیر عاشقانه هنری غزلشان به اندازه غزل حافظ نیست.
هوشمندی و هنرشناسی حافظ در این بوده است که بخوبی و بزودی دریافته بوده است که در غزل عاشقانه و حدیث مهر و وفا فراتر از سعدی نمی توان رفت. و به جای محال اندیشی و رشک و رقابتهایی که خوشبختانه در نهادش نبوده به راه و روش دیگری رفته است، و به اوج دیگری دست یافته است. این از خوش ترین بخت یاریهای تاریخ شعر فارسی است که حافظ با آنکه از شعر و هنر سعدی بسی تأثیر برده، ولی از سبک و سیاق و سلیقه وی تقلید نکرده است، و گرنه سعدی وارهی کمرنگی از خود به جای می گذاشت.
غزل حافظ به اندازه غزل سعدی طراوت و طربناکی دارد. اگر به اندازه آن شیرینی و شیدایی ندارد، بیش از او شورمندی و شیوایی دارد. به علاوه عناصر و امکانات تازه ای پیدا کرده است.
حافظ دو گونه ابتکار دارد، یکی در محتوا و یکی در صورت. ابداع انقلابی حافظ در صورت، همانا شکستن طلسم انسجام سنتی غزل، یعنی دستکاری در توالی منطقی و عرفی ابیات و استقلال بخشیدن به هر بیت است. غزل حافظ انسجام و تداوم فکری و حالی غزل سعدی را ندارد، اما بیشتر از غزل سعدی فکرانگیز است. تک نوایی نیست، چند نوایی است.
ابداع دیگر حافظ در زمینه محتواست، یعنی غزل عاشقانه سعدی را با غزل عارفانه مولانا- یا به تعبیر دیگر عاشقانگی غزل سعدی را با عارفانگی غزل مولانا – پیوند زده و ترکیب نوینی پدید آورده درعین حال حرف و حکمت و فکر و ذکر را نیز وارد غزل کرده است. همچنین افق و امکانات کنایی (سمبولیک) شعر را فراتر برده است، یعنی غزل را که غرق حال و حماسه و احساس و عاطفه محض بود، بر سر عقل آورده و اندیشمندانهتر ساخته است. همین است که غزل او «خود آگاهتر» و غزل سعدی «بیخودانهتر» است. غزل سعدی طبیعی تر و غزل حافظ صناعیتر است.
حافظ غزل را از سرای طبیعت بیرون آورده و به کوی حقیقت گذر داده است. استقلال ابیات، یعنی همان گسسته بستگی و پاشایی غزل هم، قطع نظر از این که علت یا معلول این ابداع اخیر بوده باشد، به این امر مدد رسانده با آن را ممکن ساخته است.
از نظر لفظ و سخنوری نیز این دو شاعر بزرگ به یکسان فصیح یا بلکه خود معیار فصاحتاند.
گاه احساس می شود که زبان سعدی، نظر به یک قرن فاصله، کهن تر می نماید و درصد واژگان و تعبیرات عربی اش اندکی بیشتر از حافظ است. با این همه پاکیزگی و پختگی و آراستگی و پیراستگی زبانشان همانند است.
همچنان هر دو هم-فصاحت اند، از ترانه هر دوشان آب لطف می چکد.
️هم غزل سعدی و هم غزل حافظ را در اوج است و این دو را بزرگترین غزلسرایان تاریخ شعر و غزل فارسی میدانند. هر دو طراز اول و هم طرازند ولی با سبک و سلیقه ای متفاوت. آری بر هم امتیاز ندارند، از هم امتیاز دارند. شک نیست که فضل تقدم از آنِ سعدی است و سعدی بر گردن حافظ حقوق هنری دارد!