به طور طبیعی هر انسانی مرتکب خطا و اشتباه میشود ولی بر اساس نظر بهترین روانشناس هنر زندگی کردن در این است که از این خطاها درس بگیریم، خود را بابت آنچه کردهایم ببخشیم و به مسیر ادامه دهیم. یکی از نشانههای انسان سالم این است که خود را هر آن گونه که هست میپذیرد و در مقابل اشتباهات، مسئولیت را به عهده می گیرد و تلاش میکند تا آنها را رفع کند. مقاومت کردن بر سر مسائل اشتباه و تلاش کردن برای اثبات این موضوع که مقصر فرد دیگری است؛ از نشانههای عدم پختگی و بلوغ در انسان است.
چهار قدم تا بخشیدن خود:
۱.مسئولیت پذیری
۲.احساس پشیمانی
۳. ترمیم
۴. بازسازی
یک) مسئولیت پذیری: بخشیدن خود تنها به معنی فراموش کردن گذشته و پشت سر گذاشتن آن نیست. در واقعیت، روبرو شدن با کاری که انجام داده اید یا اتفاقی که پیش آمده است؛ اولین مرحله برای بخشش خود است. البته که همیشه اولین مرحله سختترین مرحله نیز هست. اگر در حال حاضر به دنبال پیدا کردن بهانه هستید و سعی دارید تا موضوع اتفاق افتاده را توجیه کنید و آن را منطقی جلوه دهید؛ زمان آن رسیده است که با واقعیت روبرو شوید. با پذیرفتن خود و به عهده گرفتن مسئولیت، احساسات منفی را از خود دور میکنید و به سمت حل کردن مشکلات قدم بر میدارید.
دو) احساس پشیمانی: در برابر مسئولیت پذیری که از خود نشان می دهید، ممکن است طیف وسیعی از احساسات منفی و ناخوشایند مانند حس غم، شرم و ... را تجربه کنید. طبیعی است که وقتی آدمی کار اشتباهی را انجام میدهد، از آن بابت، احساسات بدی را تجربه کند. می توان گفت تک تک این هیجانات طبیعی هستند و از ویژگی های یک انسان سالم می باشند. برای مثال افرادی که دارای اختلال ضد اجتماعی هستند دچار حس گناه نمی شوند و همین مورد باعث میشود تا بدون احساس پشیمانی؛ دست به اشتباهات فجیع بزنند. به همین دلیل تجربه کردن احساسات ناخوشایند طبیعی است. البته به یک نکته مهم توجه بفرمایید که بین حس شرم و حس گناه تفاوت وجود دارد. حس گناه به این معنی است که شما فرد خوبی هستید که کار اشتباهی انجام داده اید. اما حس شرم موجب بدبینی در فرد میشود و کل شخصیت را نشانه میگیرد و به تبع موجب پرخاشگری و افسردگی میشود.
سه) ترمیم و جبران: بخش مهمی از بخشش، جبران کردن اشتباهات گذشته است. حتی زمانی که آدمی تصمیم می گیرد تا شخص دیگری را ببخشد؛ وقتی می بیند که او از اشتباه خود پشیمان است و درصدد جبران است، راحت تر او را مورد بخشش قرار می دهد؛ برای همین برای بخشش خود نیز باید به دنبال جبران گذشته بود. یکی از بهترین کارها برای از بین احساس گناه، انجام کارهایی است که موقعیت ناخوشایند پیش آمده را جبران کند.
چهار) بازسازی: هر انسانی مرتکب اشتباه و خطا میشود و به علت دلایلی احساس غم و تاسف می کند. اما تفکر مدام به گذشته و درگیر نشخوار فکری شدن نه تنها چیزی را حل نمیکند بلکه انگیزه و میل زندگی کردن را از شما میگیرد. بخش مهم بخشیدن؛ پیدا کردن راه حل برای مشکلات است. اگر قرار باشد که خطاهای گذشته بدون درس گرفتن از آنها؛ مدام تکرار شوند، بخشیدن چه فایدهای می تواند داشته باشد؟ پذیرفتن تجربیات و دیدن آنها بخش مهمی از بلوغ انسان است و موجب رشد و پیشرفت آدمی میشود. خیلی اوقات آدم ها فکر میکنند که اگر در طی مسیر با مشکل یا مانعی روبرو شوند؛ آن مانع، اثرات منفی بسیاری برجای میگذارد اما باید به این نکته توجه داشت که زندگی یک مسیر پر فراز و نشیب است نه یک مسیر هموار و بدون مانع! گاهی باورهای اشتباه موجب می شوند تا نسبت به اتفاقات فاجعه سازی اتفاق بیوفتد و یک اختلال کوچک تبدیل به یک بحران شود. پس از این نترسید که خطا کنید، چرا که هر اشتباهی با خود درسی به همراه دارد که اگر به آن با دقت توجه کنید می توانید ادامه مسیر زندگی را با آرامش بیشتری پشت سر بگذارید.
سخن پایانی:
اگر شما نیز در شرایطی هستید که نمیتوانید اشتباهات گذشته را فراموش کنید و مدام در حالت پرسیدن این سوال هستید که چرا این کار را انجام دادید؟ یا ای کاش که اوضاع جور دیگری بود، بهترین کار در این موقعیت می تواند صحبت کردن با یک درمانگر حاذق و حرفهای باشد. به این نکته توجه داشتید که مشکلات بخش مهمی از زندگی هستند و ماهیت زندگی به پویا بودن آن است پس تلاش کنید تا فعالانه پذیرای مسائل باشید نه اینکه منفعلانه آن ها را سرکوب کنید! سرکوب کردن مسائل موجب از بین رفتن آن ها نمیشود بلکه تنها باعث میشود تا در کوتاه مدت آنها را نبینیم و اینگونه هر چند موقت احساس آرامش و حال خوب کنیم. پس به جای ندیدن موضوعات، دیدن را انتخاب کنید هر چند برای شما سخت باشد!