کد خبر: 7786
سرویس: جامعه
تاریخ انتشار: ۱۰ آذر ۱۴۰۰ - ۰۹:۱۴
سالمند

پژوهش‌های اخیر نشان از آن دارند که با افزایش سن، توانایی انطباق و سازگاری بالا می‌رود. دکتر چارلز می‌گوید: نسل سالمندِ امروز به‌محض مورد تهدید قرارگرفتن ازسوی ویروس کرونا، چنین پاسخ داد که «زندگی من هرگز به‌اندازۀ زندگیِ فرزندان و نوه‌هایم مختل نشده است» و این همان جایی است که باید جهت تمرکز خود را برای تامین سلامت روان جامعه تغییر دهیم.

بندیکت کاری (Benedict Carey) در نیویورک تایمز نوشت: بروز همه‌گیری در سال‌های اخیر سلامت روان افراد سراسر جهان را با چالش‌های فراوانی روبرو کرده است. این موضوع علم روان‌شناسی را به تکاپو انداخته است تا به حقیقتی دلپذیر دست یابد: بین بالارفتن سن و افزایش سلامت عاطفی رابطه‌ای مستقیم برقرار است.

نتیجۀ غیر قابل انکار این پژوهش‌ها این است: افراد بالای ۵۰ سال درمقایسه با جوان‌ترها در فعالیت‌های روزمره شادتر و پرانرژی‌تر هستند. آنان، فارغ از میزان درآمد یا تحصیلاتشان، تمایل بیشتری به فعالیت‌های مثبت‌نگرانه دارند و کمتر نگاه منفی به زندگی دارند.

اما توضیح روشنی برای این شکاف شادی وجود دارد. آیا می‌توان گفت افراد با افزایش سن به‌نحوی مهارت‌های مقابله‌ایِ بهتری کسب می‌کنند؟ یا پاسخ سرراست‌تری وجود دارد: آیا هرچه سن بالاتر می‌رود، افراد با دوری از موقعیت‌های استرس‌زا و فاصله‌گرفتن از ریسک زیاد، به تقویتِ هرچه‌بیشترِ مهارت‌های اجتنابیِ خود می‌پردازند؟

برای به‌ آزمون‌گذاشتنِ این دو سناریو، دانشمندان نیازمند محیط‌هایی بودند که هردو جمعیت پیر و جوان در موقعیت‌های برابر ازنظر میزان استرس‌زابودن قرار داشته باشند.

سوزان چارلز (Susan Charles)، استاد روان‌شناسی دانشگاه کالیفرنیا، می‌گوید: هرگز راهی وجود نداشته است که بتوانیم به‌نحوی تأثیر استرس شدید را، به شیوه‌های اخلاقی، آزمایش کنیم. ویروس کرونا شرایط را تغییر داد.

با آغازِ شیوع همه‌گیری یک چیز آشکارا بیان شد: اینکه افراد سالمند درمقایسه با جوان‌ها در خطر بیشتری قرار دارند- هم خطر بیمارشدن و هم خطر مرگ در اثر کرونا.

لارا کارستن‌سن (Laura Carstensen)، روان‌شناس دانشگاه استنفورد، می‌گوید: این موضوع تهدیدی برای افراد سالمند بود که آنها به‌سادگی نتوانستند از آن دوری کنند و موجب شد تا دورانی طولانی را با استرس بگذرانند.

با روشن‌شدن میزان خطر انتقال ویروس، تیم پژوهشی کارستن‌سن جامعه نمونه ای از ۱۰۰۰ فرد بزرگسال بین سنین ۱۸ تا ۷۶ سالگی را مورد آزمون قرار داد. شرکت‌کنندگان به پرسش‌های جزئی درباره احساساتشان در طول یک هفته گذشته (شامل ۱۶ حالت مثبت مثل داشتن آرامش و سرگرمی و ۱۳ حالت منفی مانند داشتن احساس گناه یا خشم) پاسخ دادند.

آنان همچنین شدت این احساسات را ارزیابی کردند. مثلا اگر کسی می‌گفت که طی یک هفته گذشته خشمگین شده است، با پرسش دیگری روبرو شد: «چه زمانی در هفته گذشته عصبانی شدید؟ شدت این عصبانیت چقدر بود؟ کمی، تاحدی، زیاد یا خیلی زیاد؟»

بر اساس داده‌ها، با وجود این واقعیت که هردو گروه سطوح استرس یکسانی را گزارش کردند، امتیاز خلق‌وخوی سالمندان، درمقایسه با نسل‌های جوان، به‌مراتب بهتر و متوسط رو به بالا بود.

دکتر کارستن‌سن می‌گوید: افراد جوان ازنظر عاطفی بسیار بدتر از سالمندان عمل کردند. این پژوهش مربوط به پراضطراب ترین ماه در دوران همه‌گیری بود، بیماری تازه فراگیر شده و تعداد مبتلایان به‌یک‌باره به ۶۰هزار نفر رسیده بود، توجه و ترس زیادی پیرامون موضوع وجود داشت و با این حال، ما شاهد ناراحتی کمتری در میان افراد سالمند هستیم.

در پژوهشی دیگر، روان‌شناسان دانشگاه بریتیش کلمبیا مطالعۀ جامعی بر روی ۸۰۰ فرد بزرگسال در همۀ سنین طی نخستین ماه‌های همه‌گیری انجام دادند و به نتایج مشابهی دست یافتند.

پژوهشگران چنین نتیجه گرفتند که همه‌گیریِ کووید۱۹ موجب رواج نوعی از تبعیض سنی شد که در آن افراد سالمند به‌عنوان یک گروه همگنِ آسیب‌پذیر معرفی شدند. بررسی زندگی روزمرۀ افراد در دوران همه‌گیری چیزی برخلاف نظر بالا را نشان داد: سن بالا با نگرانی کمتر از تهدید کووید ۱۹، احساس بهتر و رویدادهای مثبت روزانۀ بیشتر همراه بود.

به این ترتیب، افراد سالمند، به‌ویژه آنان که موقعیت مالی بهتری دارند، درمقایسه با جوانان از توانایی بیشتری برای مدیریت مشکلات روزانه برخوردارند؛ آنان کالاها و خدمات مورد نیازشان را با سفارش از راه دور دریافت می‌کنند و به معنی واقعی در قرنطینۀ کامل به‌سر می‌برند. مهم تر از همه، آنان از همۀ این مواهب برخوردارند، بدون اینکه کودکانی زیر دست و پایشان باشند.

یکی از پژوهش‌های اندکی که برای یافتن تفاوت‌های مرتبط با سن در داشتن احساس خوب انجام شده، در سال گذشته منتشر شد. این پژوهش بر روی ۲۲۶ فرد پیر و جوان ساکن برانکس، یکی از کم‌برخوردارترین مناطق شمال نیویورک، انجام گرفت. افراد سالمند شرکت‌کننده در این پژوهش اغلب با فرزندان و نوه‌هایشان زندگی می‌کنند و در پختن غذا، رساندن نوه‌ها به مدرسه و مراقبت از نوزادان مشارکت دارند و به‌نوعی به‌صورتِ والدین مشترک عمل می‌کنند. طبق یافته‌های پژوهشگران، تفاوت سنی در احساس عاطفیِ این گروه مشاهده نشد زیرا این جامعۀ نمونه تاحدی بیش از متوسط عمومی جامعه استرس را تجربه می‌کنند.

حتی با وجود چنین تمایز مهمی، این مطالعات نظریه رشد عاطفی و سالمندی که توسط دکتر کارستن‌سن مطرح شده است و روان‌شناسان سال‌ها بر روی آن بحث کرده اند را تقویت می‌کنند. بر اساس این دیدگاه، وقتی افراد جوان هستند، اهداف و انگیزه‌هایشان بر روی کسب مهارت و به‌دست‌آوردن فرصت‌ها متمرکز می‌شود تا برای کسب موقعیت‌هایی که احتمالاً در آینده پیش رویشان قرار خواهد گرفت آمادگی داشته باشند. تا پیش از قرارگرفتن در موقعیت، نمی‌توان به‌درستی پیش بینی کرد که آیا می‌توان در راه‌اندازی یک کسب‌وکار موفق بود یا نه. انجام کار زیاد برای دریافتی اندک، تحمل مدیران بد، صاحبخانه سختگیر و دوستان نیازمند جزو مسائل دوران جوانی هستند.

پس از میان‌سالی، افراد نسبت به محدودترشدنِ افق زمانی آگاهی می‌یابند و آگاهانه یا ناآگاهانه به انجام فعالیت‌های روزانه‌ای می‌پردازند که بیش از آنکه موجب پیشرفتشان شوند، برایشان خوشایندند. در این دورۀ سنی، احتمال پشت‌گوش‌انداختنِ جلسۀ همسایگان برای پیاده‌روی تا آبمیوه‌فروشی محل یا همنشینی با دوستان هم افزایش می‌یابد. افراد در این دوره سنی دیگر پذیرفته‌اند که پروژۀ کسب‌وکارشان به نتیجه نرسیده است و نقاشی‌هایشان بیشتر از آنکه به درد گالری بخورد، مناسب غار است. آنان دیگر به خودشان قبولانده اند که کیستند و به‌دنبال اینکه چه کسی قرار است باشند نیستند. حتی افراد سالمندی که شغل خود را در دوران غمبار همه‌گیری از دست داده‌اند و با فرایند ورود دوباره به بازار کار دست به گریبان بوده‌اند، دست‌کم می‌دانند که توانایی‌هایشان کدام است و چه کاری برایشان امکان پذیر است.

به باور کارشناسان، توجه به این تفاوت‌ها در آیندۀ نزدیک اهمیت خواهد یافت. همه‌گیری کرونا که به‌روشی نامناسب با تفکرِ عمومیِ ازدنیارفتنِ بیشترِ سالمندان آغاز شده بود، ناگهان به‌سوی جوانان حمله‌ور شد و روزهای معمولِ مدرسه‌رفتن، فارغ‌التحصیلی، ورزش، تجربۀ حضور در اولین محل کار و هر موقعیت واقعیِ زندگیِ اجتماعی را از آنان ربود و تلاش برای انجامِ هریک از این کارها را برای آنان به فعالیتی شرم‌آور تبدیل کرد. بالاخره هم در اقتصادِ رو به کوچک‌شدن، آنان را در آخر صف واکسیناسیون نشاند.

دکتر چارلز می‌گوید: نسل سالمندِ امروز به‌محض مورد تهدید قرارگرفتن ازسوی ویروس کرونا، چنین پاسخ داد که «زندگی من هرگز به‌اندازۀ زندگیِ فرزندان و نوه‌هایم مختل نشده است» و این همان جایی است که باید جهت تمرکز خود را برای تامین سلامت روان جامعه تغییر دهیم.

منبع: نیویورک تایمز

برای ما بنویسید

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 4 =