درباره کتاب نوشتن با تنفس آغاز میشود:
لطفاً تصور نکنید باید بخشهای این کتاب را به شکل خطی و پشتسرهم بخوانید و باز فکر نکنید تمام تمرینهای این کتاب را باید انجام بدهید. امیدواریم درحالیکه تغییر و رشد میکنید باز و باز به متن کتاب بازگردید. امیدواریم آنچه امروز اسباب مشکل شماست کلید حل معماهای فردایتان بشود و همینطور در آینده برای بعدترها. نوشتن هم مثل زندگی پویاست نه ایستا. نه هیچ کلیدی هست که به هر قفلی بخورد و نه هیچ نویسندهای هست که فقط یک قفل داشته باشد.
کتاب نوشتن با تنفس آغاز میشود (Writing begins with the breath) جوابهای یککلام به شما نخواهد داد، بلکه امیدواریم کمک کند سؤالهایتان را طوری تراشیده و شکلدهی کنید که پاسخهایی روشن برایشان داشته باشید. به هیچ ابزارِ خاص و گرانقیمتی نیاز ندارید. به تهیه لپتاب یا عضویت در یک نشریه اندیشمندانه نیاز نیست. فقط لازم است حضور داشته باشید. میتوانید دفترچهای داشته باشید که احساس و پاسختان به برخی از تمرینها و سؤالها را در آن یادداشت کنید. این دفترچه به فکر کردن شما خیلی کمک میکند و میتوانید با آن، جایی را برای فکر کردن پیدا کنید. نوشتن هم مثل خیلی کارهای دیگر فرصت خیلی خوبی است برای فکر کردن. با نوشتن فکرها و نظرهایتان را کشف میکنید و میتوانید با نوشتن همان فکرها و نظرها را تخریب و محو هم بکنید. میتوانید واضح، متمرکز و سبک باشید.
این کتاب راهنمای تولید یک اثر نیست، بلکه راهنمای طی کردن یک فرایند است. این کتاب میتواند دانش شما را در زمینه گرامر، تکنیکپردازی و داستانگویی بالا ببرد. این اثر نماینده بخشی از روند نوشتن است که زیر سبک نوشتار و طرح داستان که سطحیتر هستند قرار میگیرد. اگر محتوای متنتان شکل یافته باشد نمیتوانید به خوبی علایم سجاوندی را در آن قرار دهید. به طریق مشابه اگر علایم سجاوندی بهخوبی در متنی پویا و پخته ننشسته باشد، ارتباط چندانی بین متن و مخاطب شکل نخواهد گرفت.
در این کتاب میآموزید شکیبا باشید و به اندازه لازم صبوری کنید تا کارکردِ نوشتاریِ عمیق خودتان را بازیابید. نوشتن ژرف از بدن شما، از نفستان و از این مهارت حاصل میشود که قادر باشید در موقعیتهای وحشتآور آرامشتان را حفظ کنید و با آنچه به قلم درمیآورید آمیخته شوید. این کتاب راههایی نشان میدهد که ذهنتان و خودتان را در فرایند نوشتن بررسی کنید. یکی از راههایی که برای این کار وجود دارد و نویسنده به شما پیشنهاد میکند؛ مراقبه حرکات نفس و بدن با تمریناتی کوچک و ساده است که قطعات مختلف نوشتههایتان را جابهجا کند. البته اینکار در کل به هیچ عنوان کار سادهای نیست. نوشتنِ عمیق از فضای بین دم و بازدم میآید؛ فضای بین نقشه کشیدن و عمل کردن، رویا پرداختن و انجام دادن، جایگاه قدرت، راز و اعتبار.
کتاب نوشتن با تنفس آغاز میشود برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به نویسندگی و نوشتن علاقهمند هستید و میخواهید به نویسندهای موفق تبدیل شوید، این کتاب را از دست ندهید.
با لرن هرینگ بیشتر آشنا شویم:
لرن هرینگ (Laraine Herring) در سال 1968 در آمریکا متولد شد. او در رشته نویسندگی خلاق در دانشگاه انتیوک به تحصیل پرداخت و در رشته روانشناسی مشاوره نیز از کالج پرسکات مدرک خود را دریافت کرد. هرینگ در کتابخانهها، دانشگاهها، انجمنهای ادبی و کنفرانسهای گوناگونی در سرتاسر آمریکا تدریس میکند. به اعتقاد این نویسنده که از زندگی ورزشی فعالانهای برخوردار است، میان نویسندگی و فعالیتهای بدنی ارتباط نزدیکی وجود دارد.
جملات برگزیده کتاب نوشتن با تنفس آغاز میشود:
- فروتنی بنیان مستحکم تمام فضایل است.
- اغلب آدمها بیشترِ فرصتها را از دست میدهند، چون فرصتْ لباس کار پوشیده و شبیه شغل آنهاست.
- در دنیای دیگر از من نمیپرسند چرا موسی نبودی، میپرسند چرا زوسیا نبودی.
- چیزی را که به دردتان نمیخورد قبل از اینکه زندگیتان را از دستتان درآورد رها کنید.
- هر انسانی محدودیتهای میدان دیدش را به منزله محدودیت دنیا میگیرد.
- دنیا تغییر است. دنیای ما آن چیزی است که افکار ما میسازند.
- دل ناگهان مثل طغیانی از عشق، لطف و نیازمندی به آرامش میرسد.
- زندگیای که در حال مردن است الان اینجاست و این عالی است.
- پایان هر اکتشافی این است که برگردیم به نقطه شروع و آنجا را انگار باور اول است دوباره بشناسیم.
- دلتنگی ناشی از تنهاییْ فقر خود است، ولی انفراد غنای خود است.
در بخشی از کتاب نوشتن با تنفس آغاز میشود میخوانیم:
در موقعیتی ثابت بایستید. اول پایتان را محکم به کف اتاق فشار دهید. انگشتهای پایتان را بلند و آن را باز کنید و بعد دوباره آنها را روی کف اتاق بگذارید. وزن بدنتان را بهتساوی روی چهارسوی کف هرکدام از پاهایتان تقسیم کنید. زانوهایتان را نرم نگه دارید و قفل نکنید. زانوها و پاهایتان را با استخوان لگنتان در یک خط فرض و احساس کنید، طوری که پاهایتان موازی و به طور دقیق مستقیم و رو به جلو باشد. ماهیچههای درونیِ رانتان را فعال کنید و اجازه دهید استخوان دنبالچهتان به سمت کف اتاق نزدیک شود. به این ترتیب قسمت پایین کمرتان آزاد میشود. بازوهایتان را به بالا بلند کنید و بعد رهایشان کنید تا بیفتند. آروارههایتان را نرم و راحت رها کنید و آرام و عمیق نفس بکشید. اینکار را در یوگا وضعیت کوه میگویند.
حالا به طور ساده بایستید. چه احساسی دارید؟ شاید اول به نظرتان بیمعنی برسد. ما معمولاً مدتزمان طولانی وزنمان را فقط روی یک پا میاندازیم. گاهی طولانیمدت خمیده میمانیم. گاهی طولانیمدت شکممان را به داخل میکشیم تا لاغرتر به نظر بیاییم. در تنتان چه چیزهایی میبینید؟ وضعیت کوه تمرین سادهای است که شما همهجا میتوانید انجام بدهید. حتی وقتی در فروشگاه مواد غذایی در صف ایستادهاید یا بنزین میزنید یا در دفتر کارتان برای گروهی انسان صحبت میکنید. هرچه بیشتر از وضعیت ایستادنتان آگاهتر باشید. چیزهای دیگری هم به آگاهیتان وارد میشوند. مثل اینکه ای وای من چرا صاف نایستادهام؟ من الان بیشتر به راست متمایلم تا به چپ. پایینِ کمرم درد گرفته است. شانههایم بیشتر بالا و به سمت گوشها هستند تا در حالت معمولی و طبیعیشان کنار بدن. پاهایم همواره به سویی متمایلند و مستقیم و روبهرو قرار نمیگیرند.
دانستن این چیزها چه حسنی دارد؟ آگاهی. ما باید بین خودِ معتبرمان و فرمِ فیزیکیمان ارتباط برقرار کنیم. اغلب نویسندگان در سرشان زندگی میکنند و بدنشان وسیله نقلیه راحتی است که آن سرها را جابهجا میکند. اگر تمام وقتمان را در سرمان بگذرانیم، نهتنها درگیر افکار درهموبرهمی میشویم که در ذهنمان میآیند و میروند، بلکه پاسخ تمام مشکلاتمان و راهنماییِ تمامِ مسائلمان را فقط از همان یک نقطه طلب میکنیم: مغز. قرار نیست تمام این کارها را مغز و فکر ما انجام بدهد. ذهن ما دادهپردازی عظیم است و صرفا میتواند با اطلاعاتی که در خود دارد کار کند و راهحلهای خلاقانه باید از محیطی بیرون از مغز بیایند.
نویسنده: لرن هرینگ
مترجم: حمید هاشمی
نشر بیدگل
برای خرید و دانلود کتاب اینجا کلیک کنید