بخشی از کتاب جشن ها و آئین های ایران باستان
در هزارههای گمشده، انسانها افزون بر نیازهای کیانایی ( طبیعی ) و نهادی ( غریزی ) نیازهای دیگری را در خود جستجو میکردند. آدمیان برای کردار، رفتار و اندیشههای خود، باور معنایی و نشانهای را ساختند؛ سپس با آفرینش کَت یا کَتا ( خط ) و زبان شایان پهم ( فهم ) و بهرهوری از زمین برای کشت، جانوران سودمند برای دامپروری و آشنایی با توپالها ( فلزات ) ، فرایند زندگی خود را دگرگون کردند و این روند با شتاب پیش میرفت.
نیاکان ما در ایران ویچ ( ایران زمین ) که سهم بزرگی در پیشرفت جهان داشتند، با اندیشهی پاک، نوآوری، فرهنگ شادزیستی، شادکامی، هنر و زیبایی خواهی، باورهای دینی و مهرورزی که برگرفته از باورهای زروانی، میترایی و زرتشتی بود، به زندگی، رفتار و آداب خود فروزههایی دادند که نژادها و تبارهای دیگر نیز از آنها الگو گرفتند. از این الگوها میتوان به پدیدهی بهاری، جشن نوروز، نوشدن، نو زیستن، آن جهانی بودن، باور به اهورامزدا ( سرور دانا ) یا خدای یگانه، پاسداشت آب، آتش، زمین، گیاهان، جانوران سودمند و بخششهای دیگر خداوند پرخیده ( اشاره ) کرد.
بنا برگزارشهای تاریخی، استورهای و فرهنگ عامیانه پیوند ژرفی میان آفرینش، پدیدهی نو شدن، نوروز، مرگ و زندگی ( زمستان و بهار )باشندگی دارد. برخی از مردم شناسان، زبان شناسان، استورهشناسان و تاریخ نگاران بر این باورند که آفرینش زمین در فصل بهار و روز نخست (نوروز ) رخ داده است. ایرانیها، رومیهای پیش از میلاد، مصریها، سومریان، بابلیان، فنیقیان، هندیها، آزتکها، اینکاها، جشن سالانهی خود را در فصل بهار و روزهای نخست آن برگزار میکردند؛ حتا باورها و آئینهای دینی و استورهای نیز از آن نشانهها دارد. شاید آریایی بودن تبارهای خاور زمین، نشان از یگانی در جشنها، آداب و آئین، هنرآفرینی و فرهنگ آنان دارد.
(دانشمندان به تازگی فرهنگهای بابل، مصر، سومر و فنیقیان را جزو نژادهای کوچندهی آریایی به شمار میآورند ) . ایرانیان باستان که شادی و شادزیستی را دستور خداوند ( اهورا مزدا ) میدانستند، افزون بر جشنهای ماهانه، جشنهای سالانه و میان سالانه مانند نوروز، مهرگان، جشن بزرگداشت آب، آتش و باد برگزار می کردند و بخششهای خداوندی را پاس میداشتند. هنگامی که در جنگ با دشمن یا بر یا بر پدیدهای چون خشکسالی، زمین لرزه، تندباد و یا بیماریهای کشنده چیره میشدند، آن روز فرخنده را جشن میگرفتند.
جشن از واژهی « یَزَش » و « یَسَن » به معنای نیایش و ستایش از خداوند بزرگ و داناست. در واقع جشن گرفتن، پاک شدن از گناه، راندن دیوها، قدردانی از خداوند برای روزی و نعمت، پایداری و پایندگی است. ایرانیان اورمزد روز را، روز آفرینش زمین و روز خدا میدانستند. اگر بپذیریم که پدیدهی نو شدن و دگرگونی با بهار و نوروز پیوند دارد، پس گوهر بودگی جهان، بهار است. هیچ باشندهای از زایش ورویش روگردان نیست. در این نسخه ( کتاب ) به آئینهای بهاری، فرهنگ جشنهای ایرانی و انیرانی، چکامههای بهاری و نوروزی بیشتر پرداخت میکنیم.
نویسنده : ایوب گبانچی
انتشارات: عطائی
برای خرید یا دانلود این کتاب اینجا کلیک کنید.