کد خبر: 5331
سرویس: داستانک
تاریخ انتشار: ۱۸ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۳:۵۹
  • خبرنگار: روابط عمومی
  • چاپ
"  داستانک   "

یک کمپانی معتبر طی اطلاعیه ای اعلام کرد که عده ای را از طریق آزمون استخدام می کند. دویست نفر برای شرکت در آزمون ثبت نام کردند اما در آزمون، تنها یک پرسش مطرح شده بود.......

«اولویت»

یک کمپانی معتبر طی اطلاعیه ای اعلام کرد که عده ای را از طریق آزمون استخدام می کند. دویست نفر برای شرکت در آزمون ثبت نام کردند اما در آزمون، تنها یک پرسش مطرح شده بود:

فرض کنید که در یک شب طوفانی، با اتومبیل خود از مقابل یک ایستگاه اتوبوس رد می شوید و می بینید که در آنجا سه نفر ایستاده اند: یک خانم سالمند خسته ، پزشکی که زمانی که مبتلا به بیماری سختی شده بودید جانتان را نجات داده، و خانمی که در آرزوی ازدواج با او هستید! اگرچه دلتان می خواهد هر سه نفر را از آن هوای نامساعد نجات دهید ولی تنها می توانید یکی از آنها را سوار کنید. حال با ذکر دلیل بگویید که کدامیک را انتخاب خواهید کرد؟

پیش از آنکه ادامه ماجرا را بخوانید کمی تامل کنید و ببینید اولویت خودتان کدام یکی خواهد بود: «خوب است به کمک آن پیرزن خسته و درمانده بشتابید اما از طرفی، شما که او را نمی شناسید و شاید دیگر هرگز او را نبینید. ولی پزشک چطور؟ او یکبار جانتان را نجات داده و حالا فرصتی پیدا شده تا کارش را جبران کنید، البته شاید در آینده باز هم فرصت جبران برایتان پیش بیاید. از طرفی اگر دختر مورد علاقه تان را سوار کنید فرصت خوبی به دست آورده اید تا حرف دلتان را به او بگویید، هر چند ممکن است باز هم فرصت مناسب برایتان پیش بیاید.»       

از دویست نفر شرکت کننده در آزمون، مردی استخدام شد که دلیلی برای پاسخش نیاورده بود اما به اذعان همه، بهترین پاسخ را داده بود. او نوشته بود:

«کلید اتومبیل را به پزشک می دهم و از او می خواهم که آن خانم سالمند را هم برساند و خودم در کنار دختر محبوبم منتظر اتوبوس خواهم ماند.»

                   "   از داشته هایت بگذر تا بیشتر به دست آوری.    "

برای ما بنویسید

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 5 =